رسول جعفریان در دیدار اعضای انجمن اندیشه و قلم:
تاریخ اندیشه در کشور نداریم
| تاریخ ارسال: 1396/11/17 |
حجتالاسلام والمسلمین رسول جعفریان در نشست صمیمانه اعضای گروه اندیشه انجمن اندیشه و قلم با وی، با بیان این که تاریخ اندیشه در کشور نداریم، بر ضرورت پرداختن به این موضوع تاکید کرد.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)،رئیس کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، بعد از شنیدن برخی دغدغههای حاضران، از یک مدل سه لایه برای تحلیل تغییرات فرهنگی جوامع سخن گفت و توضیح داد: در تاریخ ملتها همانند لایههای زمین، چند سطح فرهنگ داریم: سطح اول بخش زیرین و عمیق آن است که خیلی استوار، کم تغییر و بسا در طول هزاران سال یکنواخت با تغییرات مختصر است. این ثابتترین لایه در زندگی اجتماعی و فرهنگی یک قوم و ملت محسوب میشود، گویی ژنهای یک قوم اینجا شکل میگیرند.
سطح دوم یک لایه میانی است که آن هم مهم است و به سادگی قابل تغییر نیست، اما به هر حال ممکن است تغییر کند. ایرانیها زرتشتی بودند و مسلمان شدند. سطح سوم، لایهای است که شاید در عرض دو، سه سال بتوان تغییراتی در آن دید؛ گاه تا یک دهه، یا کمتر یا بیشتر. بنیادهای ایران در حد لایه زیرین چیست؟
وی با بیان این که «در هر سطح باید بنیادهای فکری آن را تحلیل و از هم جدا کنیم»، افزود: ما باید ببینیم در ایران، بنیادهای ما در حد لایه زیرین چیست، هر فکر و عادتی در کدام لایه قرار دارد؟ برای مثال نوروز در کدام لایه است که هزاران سال است مورد احترام است و با هر آئینی هم ساخته و باقی مانده است؟ موارد مانند نوروز به نظرم بسیار زیاد است. ما باید این سه سطح را به تفکیک بشناسیم و تعامل آنها را هم با یکدیگر بدانیم.
استاد تاریخ دانشگاه تهران ادامه داد: یک مسأله مهم این است که ما چه تفاوتی از این زاویه با اقوام دیگر داریم. مثلا رومیان قدیم، یا یونانیها، یا عربها و اقوام سامی، یا ترکهای ماوراءالنهر. چه خصلتهای اندیشگی در میان ما هست که در میان آنها نیست؟ طبعا در لایه اول و دوم این مسأله مطرح است و خوب، تعامل میان آنها هم بسیار مهم است. در این تعامل، مفاهیمی متعلق به لایه زیرین است که با بازتعریف به لایههای بالاتر نقل مکان میکند، هم بقیه موارد را در سطوح مختلف تغذیه میکند، هم خود تغدیه شده و تغییر شکل میدهد، و غالبا دوباره به صورت تهنشین، در میان آن قوم به عمق لایه اول میرود. ما مرتب باززایش داریم و به نظرم اگر اینها را درست بشناسیم، میتوانیم دقیقتر تاریخ اندیشه را در میان قوم خود مشاهده کنیم. تبلور خرد را در شاهنامه فردوسی میبینیم
وی یکی از بنیادهای ایرانیان را داشتن نوعی عقلانیت و ستایش خرد و خردمندی دانست و گفت: تبلور این موضوع را در شاهنامه فردوسی داریم. وجود این خرد، ربطی به شیعه و سنی و حتی زرتشتی و مسلمان ندارد. در شاهنامه موضوع عقل و کلمه خرد بسیار جدی و پربسامد است. البته اینکه این خرد، در کنار خردهای دیگر در فرهنگهای بشری، چه تعریفی دارد، محل بحث است.
ولی به هر حال، با عقل عربی تفاوت دارد، عقلی که ادبی و بیانی است، شاید با عقل یونانی هم متفاوت باشد. خردی است خاص که بسا با عرفان هم کنار بیاید نه مثلا یک خرد فلسفی یا تجربی. این را باید کشف کرد. ما در قرن چهارم بروز این خرد را در خراسان داریم. اما در کل، در فرهنگ ایرانی این خرد هست. این را از حیث تعریف نمیگویم. همین خرد را در سنایی و به شکلی در ناصرخسرو هم داریم. چنین مدلهایی در جهان عرب در آن روزگار نبوده است. این را فقط برای توجه دادن به بحث اندیشه و ویژگیهای عمیق آن گفتم. صفا، تاریخ ایران را نماد شاهنشاهی میدانست
جعفریان با انتقاد از این که در حال حاضر ما متخصص تاریخ اندیشه در ایران نداریم، گفت: مقصودم نمونههایی مثل ارکون یا جابری است که روی عقل عربی کار کردهاند. در ایران ما متخصص تاریخ ادبیات داریم، و این البته خیلی به ما کمک میکند، اما ما در چارچوب فکر ایرانی که اسلام را هم پذیرا شده، متخصصان تاریخ اندیشه کم داریم.
وی گفت: توجه داشته باشید افرادی هستند که کارهایی میکنند، اما اغلب بین سه چیز فرق نمیگذارند. اول این که ما چه چیزی داریم؛ یعنی واقعیت چیست. دوم این که ما دلمان میخواهد چه چیزی داشته باشیم؛ یعنی برداشتهای خودمان را به واقعیت نسبت میدهیم که ما چنین و چنان هستیم. در اینجا ما بین خواستههای خود و واقعیت، فرق نمیگذاریم. دیگر و سوم اینکه چه چیزهایی میخواهیم در آینده در این واقعیت جای دهیم که روی ما تأثیر بگذارد. اینجا ما در مقام یک مصلح هستیم اما باز درباره واقعیت موجود اظهار نظر میکنیم. اگر اسلامگرا باشیم، یا ایرانیگرا باشیم، در هر حال، علائق خودمان را در ارائه تصویر تاریخ اندیشگی مامان از واقعیتی که هست تأثیر و تغییر شکل میدهیم. ما هوسهای خودمان را به عنوان واقعیت فرهنگی و اندیشگی جامعه خودمان برجسته میکنیم.
این پژوهشگر تاریخ ادامه داد: به نظرم برخی افراد که در این زمینه کارهایی کردهاند، غالبا به ورطه تعصب افتادهاند. مثلا صفا هم تاریخ ادبیات نوشته است. اما ایشان در جریان جشنهای دوهزار و پانصد ساله، تاریخ ایران را نماد سلطنت و شاهنشاهی دانست و این را مرتب مینوشت. البته تاریخ ادبیات هم بخشی از تاریخ اندیشگی است. مقصودم در اینجا از تاریخ اندیشه، شناخت ویژگیهای کلی و دستهبندیها و ارائه یک نظم فکری و فلسفی دقیق از داشتهای فرهنگی و حساسیتها و خصلتها
با ملاحظه تطور آنها در گذر تاریخ است. بخشی از تاریخ اندیشه در زبان است
به اعتقاد جعفریان، مشکل این است که ما به راحتی نمیتوانیم متخصص تاریخ اندیشه درست کنیم و سنت تربیت مورخ تاریخ اندیشه را نداریم. افرادی هم که به مواردی در تاریخ اندیشه میپردازند، غالبا و نوعا به لایههای عمیق و سامان دقیق آن نمیپردازند. تازه منازعات ایدئولوژیک هم داریم. یعنی افرادی که دلشان میخواهد چیزهایی باشد، با فرادی که می خواهند اندکی شناسایی دقیقتری داشته باشند، غالبا با یکدیگر درگیرند. یک راه مهم این است که ما باید شعر فارسی و زبان فارسی، یعنی منابع زبانی را خوب بفهمیم. سالها باید با سنایی سر و کله زد تا ایران فرهنگی را شناخت. همین طور شاعران دیگر مانند فردوسی یا ناصر خسرو یا خیام را.
وی توضیح داد: در واقع بخشی از تاریخ اندیشه در زبان است. زبان کریدوری به تاریخ اندیشه است. برحسب تغییرات و ریشههای زبان میشود به برخی تغییرات فکری وفرهنگی پی برد. الان میشود با کمک نرم افزارهایی که مثلا 10 هزار واژه اصلی و فرعی فارسی را مورد ریشهیابی و رصد قرار میدهد، به بخشهایی از تاریخ تفکر پی برد. ما هنوز از این امکانات استفاده نکردهایم و سنتی به این مباحث میپردازیم. قوم ایرانی، از قدیمالایام دارای فرهنگ است
این استاد تاریخ اسلام و ایران گفت: البته یک قواعد کلی هم در تاریخ جوامع و از جمله تاریخ اندیشه هست که مهم هستند. بخشی از اینها را ابن خلدون گفته و حالا هم متفکران اجتماعی قواعد زیادی را توضیح میدهند. قوم ایرانی، از قدیم الایام دارای فرهنگ بوده و دلش هم میخواسته فرهنگش را صادر کند. گاهی هم ضعیف میشده و فرهنگهای دیگر روی او اثر میگذاشته است. ما از نظر جغرافی دو نقطه تأثیر و تأثر داشتهایم. یک بار با غرب خود، از شمالش که تأثیر یونانیها و بعد عربها روی ما بوده و دیگری از شرق که ترکان ماوراءالنهر از قدیم الایام و بعد مغولها و تیمور بوده است. اینها هم روی اندیشههای ما اثر گذاشتهاند و هم از ما اثر پذیرفتهاند. باید گفت برخی بنیادهای فرهنگی که در ملت ما وجود دارد، بسیار سخت و محکم است و به این راحتی دست نخواهد خورد. البته اینها بعضی از نظر ارزشی یا سنجش بر اساس تأثیرگذاری، خوب هستند و برخی بد.
وی افزود: کسانی که در ایران زندگی میکنند، به این سرزمین و لایههای فکری آن وابستهاند. ایران در هر حال مهم است. به نظرم برخلاف آنچه ممکن است ظاهرا به نظر بیاید، ایران برای امام خمینی(ره) خیلی مهم بود؛ بسیار مهم. ما این را در جنگ میتوانیم ببینم. حتی در تأسیس نظامات داخل حکومت و قانون اساسی هم میتوانیم ببینم. این رگه تفکری در برخی علمای دیگر ما مثل نایینی و آخوند خراسانی هم دیده میشود. ممکن است کسانی فکر کنند روحانیون توجهی به این جنبه ندارند، و مثلا به خاطر اسلام از آن غفلت دارند. به نظرم اصلا این طور نیست. اساسا نه اینکه آرزوی من باشد، بنیادهای فکری در یک قوم، در اینها هم هست.
علم جدید مداوم در معرض تغییر است
جعفریان ادامه داد: در مورد تعامل گفتم، لایه اول و دوم، تعامل دارند. حتی با لایه سوم. برای مثال از وقتی اسلام وارد ایران شده، به هر حال افکار و فرهنگ و شعائر دینی در لایههای عمیق جامعه رفته است و اینها به این راحتی حذف نمیشود. خوب چیزی که به اسم مشترکات میان مثلا ادیان مختلف ایرانی گفته می شود، صورتهای مختلف یک وضعیت ثابت و استوار است. اصولا دین با همین ویژگیهایی که میشناسیم، از هر نوع آن، در لایه نخستین جامعه ایران هست. اصل این دین ثابت است و در شرایط مختلف، عدهای
با آن به تعامل مینشینند تا بهره ببرند.
رئیس کتابخانه تاریخ اسلام و ایران گفت: دین معمولا وقتی با برخی از ظواهر که تغییر میکند، نزدیک میشود، خودش در معرض تغییر قرار میگیرد، در حالی که دین هرچه از برخی امور دورتر باشد، بیشتر حفظ میشود. مثلا علم دینی درست کردن، در این روزها، خیلی به دین آسیب میزند. چون گرایش دین به ثبات است، ولی علم جدید به طور مداوم در معرض تغییر است. علما هر روز موارد جدید را میفهمند و کشف میکنند و گرایش علم به تغییر است. من قبلا هم گفتهام که نزدیک کردن علم با عادات و آداب اجتماعی یا چیزهایی مانند ترکیب علم جدید با دین، به دین آسیب میزند، چون اینها مدام تغییر میکنند و وقتی تغییر کرد، مخاطبان را درباره دین دچار تحیر و مشکل میکند. نیازمند متخصص تاریخ اندیشه هستیم
وی در واکنش به سوالی درباره تاثیر گسترده فضای مجاز در تغییر دید مردم اظهار کرد: با وجود این فضای مجازی که گاهی افراد فکر میکنند همه چیز را دستخوش تغییر میکند، باید عرض کنم، لایههای اصلی که دین هم بخشی از آن است، به این سادگی تغییر نمیکند. در سال مشروطه، طی چند ماه، با نشریات و شبنامهها و مدارس جدید، برخی فکر کردند همه دین یک جا از بین میرود، جالب است که هفتاد سال بعد از مشروطه تازه انقلاب دینی در این کشور شد.
البته بنده اینها را به طور نمونه گفتم، و فقط بحثم این بود که ما نیازمند متخصص تاریخ اندیشه هستیم، باید با اصول علمی، تاریخ اندیشه موجود در حوزه ایران را درست و فارغ از تعصب و خودخواهی و اعتماد به نفس کاذب و ارزشی بشناسیم. اگر هم میخواهیم برنامهریزی کنیم، باید بعد از این شناخت باشد. بر سر مواردی که گفتم، اصرار ندارم، فقط از نظرم مهم شناخت درست واقعیت، شناخت سیستم تغییرات اجتماعی، هم در اصول کلی و هم با ملاحظه جامعه خودمان، و تفکیک آرمانگراییمان با شناخت درست واقعیت است.
وی در پایان گفت: به نظرم ما متنهای گذشتگان را با دقت نمیخوانیم و این اولین مشکل ماست. دوم اعتماد به نفس کاذبی در باره ایران داریم و فکر می کنیم همه سرمایه های علمی لازم را داریم. خیلی به تعامل میان ملل باور نداریم. خیلی به روز فکر می کنیم و مناسبات فکری گذشته را درست نمیشناسیم. ما بیشتر به لایههای رویین کار داریم نه لایههای زیریین. به علاوه، عالمانه فرهنگ ایران را نمیشناسیم. بسیاری از متون را درست نمی خوانیم یا نمیفهمیم. هر زمانی مطابق میلمان از متون گذشته، گزینش میکنیم. بیشتر مصلحیم تا پژوهشگر، در حالی که اگر قرار است مصلح باشیم، باید اول پژوهشگر باشیم و واقعیت را درست بشناسیم.
سازمان اسناد و کتابخانه ملی، منبع عظیم و بسیار ارزشمندی برای پژوهشهای تاریخی
| تاریخ ارسال: 1396/11/17 |
خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)ـ سازمان اسناد و کتابخانه ملی، منبع عظیم و بسیار ارزشمندی برای پژوهشهای تاریخی به شمار میرود و چه بسیار سندها، که هنوز توسط پژوهشگران دیده نشده و مورد کار مطالعاتی قرار نگرفته است.
با شهرام یوسفیفر که استاد دانشگاه، تاریخپژوه و معاون اسناد ملی سازمان اسناد و کتابخانه ملی است گفتوگویی درباره اسناد در پژوهشهای تاریخی داشتهایم که در ادامه میخوانید: «سازمان اسناد و کتابخانه ملی» یکی از مهمترین منابع ایران برای پژوهشگران به شمار میرود. کمی درباره کار «سازمان اسناد ملی» توضیح دهید.»
سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران» از دو نهادی ترکیب شده که قبلا مستقل بودند؛ سازمان اسناد ملی ایران و کتابخانه ملی. بیش از پانزده سال قبل، این دو سازمان در هم ادغام شدند. بنابراین شما با یک سازمانی مواجه هستید که دو ماموریت متفاوت، اما شبیه و نزدیک به هم دارد.
یکم: ماموریت این کتابخانه در حوزه کتاب است. هر کتابی که در کشور چاپ میشود، برای گرفتن فیفا به آنجا مراجعه میکند. بنابراین دست کم، دو نسخه از هر کتاب به کتابخانه ملی میآید. پس این کتابخانه، جامع کتابهای انتشار یافته در ایران است.
دوم: سابق بر این سازمان اسناد ملی را داشتیم که الان به معاونت اسناد ملی تبدیل شده است. در معاونت اسناد ملی یا به عبارتی، آرشیو ملی ایران، بر اساس قانون اسناد ملی ایران، تمامی اسناد از دستگاههای دولتی جمعآوری میشود و در یک جا، به نام آرشیو ملی ایران، نگهداری میشود. حجم عظیمی از اسنادی که ما در اختیار داریم، مربوط به زمانی است که بایگانیهای جدیدی در کشور ما شکل گرفت. تقریبا از مشروطه به بعد. پس عمده اسناد موجود در دوره معاصر، همهاش به سازمان اسناد ملی ایران منتقل شده و میشود و هیچ سازمان دیگری در ایران، با چنین ویژگیای وجود ندارد. هر چه اسناد از دولتهای پیش از مشروطه وجود داشته، آنها هم در حد بسیار زیادی به آرشیو ملی ایران منتقل شده است. اسناد دولتی، شامل اسناد دیوانسالاری و دربار صفوی، زند و قاجار است. بنابراین آرشیو ملی ایران را میتوان به عنوان بایگانی کل کشور در نظر گرفت که سوابق همه دستگاههای دولتی در آنجا نگهداری میشود. اما نکتهای وجود دارد که اسناد بخش خصوصی یا اسنادی که دست مردم هست، الزاما به آنجا منتقل نمیشود. ما از طریق اهدا یا خریداری سعی در جمعآوری آنها داریم. قدیمیترین سند موجود در این سازمان به چه دوره تاریخی برمیگردد؟
قدیمیترین سندی که ما داریم به قرن هفتم برمیگردد. مربوط به دوره مغولان است؛ اواخر دوره ایلخانان مغول. یک سند ملی، مربوط به منطقه فارس هست. هر چه جلوتر میآییم، در دوره تیموریان، دوره صفویان، بر حجم این اسناد اضافه میشود. تا این که به دوره قاجار میرسیم. از دوره قاجار حجم بسیار زیادی سند وجود دارد. طبیعی است که در دوره پهلوی اول و دوم هم حجم اسناد بالا میرود. ما حدود چندین میلیون پرونده از اسناد در آنجا داریم و اگر از ترکیه صرف نظر کنیم، غنیترین آرشیو اسناد در منطقه هستیم. بر اساس ضوابط، محققان به این مرکز مراجعه میکنند و طبق مقررات سند، اسناد تمامی دستگاههایی را که به آنها نیاز دارند از ما میگیرند. تفاوت آرشیو ملی و کتابخانه ملی در چیست؟
بخشی از هر چه که ما در حوزه دانش یا اطلاعات در جامعهمان داریم، چاپ شده و به شکل کتاب موجود است. این بخش از اطلاعات برای همه مردم، قابل دسترسی هست. چرا که این اطلاعات منتشر شده است. اما در آرشیو ملی ایران، میلیونها برگ اسناد وجود دارد که اطلاعات بسیار ذیقیمتی در آنها وجود دارد، اما منتشر نشدهاند. پس حجم عظیمی از اطلاعات، مبنای دانش ما را تشکیل میدهد که در آرشیو ملی وجود دارد و محققان برای اولین بار از آن اطلاعات و منابع دانش استفاده میکنند. بنابراین در کتابخانه، دانش مکشوف وجود دارد و در آرشیو ملی، دانش نامکشوف وجود دارد. موضوعاتی که در آرشیو ملی، اسنادی در رابطه با آن وجود دارد، بینهایت شگفتانگیز است. با چه مثالی میتوان این صفت «شگفتانگیز» را در رابطه با اسناد توصیف کرد؟
مثلا تمامی اسناد وزارت نیرو، بر اساس مقررات به آرشیو ملی ایران منتقل میشود. هر سندی بعد از این که 30 سال از عمرشان میگذرد، از سوی همه دستگاههای دولتی باید به آرشیو ملی منتقل شوند. تمامی اسناد مربوط به احداث سدها، تمامی اسناد مربوط به تاسیس و گردش کار نیروگاهها، تمامی اسناد مربوط به راهآهن و هر آنچه که مطالعه شده تا راه آهن احداث شود. اسناد مربوط به پلها، تونلها و گزارشها و عکسهایی که در حین انجام کار تهیه کردهاند. شما فقط راه آهن را میبینید. ولی میلیونها برگ، اسناد تاسیس راه آهن وجود دارد. که اگر اسناد را ببینید، اصلا تلقی شما از کل کار عوض میشود.
بخش دیگری از اسناد، متعلق به وزارت علوم و وزارت آموزش و پرورش است. تمامی اسناد دانشگاههای دولتی کشور و تمام اسنادی که مربوط به چرخه تولید علم در دانشگاهها و پژوهشگاهها میشود، همه به مرکز اسناد منتقل میشود. بنابراین هر کاری که در مملکت انجام میشود، سوابقش برای ما میآید و در آنجا نگهداری میشود. نسخههای خطی یا مثلا یادداشتهای روزانه ناصرالدینشاه هم در سازمان اسناد نگهداری میشوند؟
بله. یادداشتهای ناصرالدینشاه که شما چاپ شدهاش را میبینید، اصلش در آنجا نگهداری میشود. به دلیل این که شخص اول مملکت، که در دوره قاجار شاه نامیده میشود، تمامی اسناد و مدارکش، جزء اسناد دولتی محسوب میشود. در نتیجه اسنادی که پیش از این همه جمعآوری میشده، با تاسیس آرشیو ملی ایران به آنجا منتقل میشود. اخیرا همایشی در سازمان اسناد و کتابخانه ملی به مناسبت 110 سالگی مشروطه برگزار شد که تاکید آنها بر روایت مشروطه بر اساس اسناد بود. بفرمایید که بررسی یک واقعه تاریخی بر اساس اسناد به جا مانده از آن دوره، چه تفاوتی دارد با بررسی که از روی تاریخ مکتوب انجام میشود؟
تفاوتش در این است شما هنگامی که بر اساس منابع موجود یک کار پژوهشی را انجام میدهید، این منابع موجود، همه دانستههای ما است؛ دانشی که در کتابها وجود دارد یا مقالات و یا پایاننامهها. به اینها در اصطلاح گفته میشود؛ دانش موجود. اما هر هنگامی که شما، اطلاعات جدیدی بر دانستههای موجود اضافه کنید، وجوه جدیدی از آن تجربه، رخداد یا پدیده روشن میشود. پس گامی به جلو، در فهم آن واقعیت هست. چه مدارکی میتوانند فهم ما را از آن واقعه گسترش بدهند؟ اسناد انتشار نیافته که حاوی اطلاعاتی هستند که بعضی از آن نقاط ابهام را روشن میکند. تمام آنچه که تا کنون درباره مشروطیت نوشته شده، هر هنگام که اصل سند قانون اساسی ما پیدا بشود، از نو باید مطالعه شوند. مگر سند قانون اساسی موجود نیست؟
اصل قانون اساسی ما در مشروطه اول، در اختیار نیست. نمیدانیم کجاست. فقط رونوشت از آن موجود است. روایتی از آن هست. افراد مختلفی گفتهاند که قانون اساسی مشروطه اول، چنین بود. ولی خود آن متن اصلی را نداریم. از سوی دیگر، بین آنچه که افراد نقل کردهاند اختلافاتی وجود دارد که اگر آن سند اصلی پیدا بشود، خیلی از این چیزهایی که دیگران نقل کردهاند و احتمالا در آن تفاوتهایی وجود دارد، کنار میروند و ما تازه میفهمیم که کلماتی که در قانون اساسی مشروطه اول درج شده، چیست. این بسیاری از تصورات ما را تغییر میدهد.
یا فرض کنید؛ در جریان مشروطیت برخی از بازیگران اصلی، مثل لیاخوف، محمدعلی شاه و نظایر اینها، اگر خاطراتشان به دست بیاید، به عنوان یک مدرک جدید، امکان دارد کل تصورات ما را تغییر دهد. در نتیجه لازم است که هر چند سال یکبار، وقایع مهم کشور، با توجه به اطلاعات جدیدی که از داخل اسناد به دست میآید، دوباره مورد بررسی و کنکاش قرار بگیرد. اسناد جدید میتواند به عنوان مثال؛ وقایع مشروطه را از زاویه دیگری به ما نشان دهد که تا به حال این طور دیده نمیشد. در همایش «مشروطه به روایت اسناد» دکتر کامران صفامنش، مقالهای در باب «نقشههای تایخی تبریز در انقلاب مشروطه» ارائه کرد. بر اساس نقشهها، ایشان توضیح داد که آرایش و پراکندگی صفوف مشروطهطلبان چگونه بوده است. شما وقتی این اتفاق را روی نقشه بررسی میکنید، تازه متوجه میشوید که چرا جنگها زیاد طول کشید؟... چرا مشروطهخواهان در فلان محله سنگر میگرفتند و مخالفین مشروطه چرا به جای دیگری میرفتند. شما با خواندن کتابها متوجه این نکات نمیشوید. آیا در مرکز اسناد، به جز نوشتههای کاغذی، سند دیگری هم وجود دارد؟ مثلا مُهر ناصرالدینشاه، جز اسناد محسوب میشود؟
اجازه دهید من اقلام یا منابع آرشیوی سازمان اسناد را برشمارم. آنچه که در آرشیو ملی ایران به عنوان سند از آن یاد میشود، شامل کلیه اوراق، مراسلات، دفاتر، پروندهها، عکس، نقشه، کلیشه، نمودار، فیلم، میکرو فیلم، نوار ضبط صوت و سایر اسنادی است که در دستگاه دولت تهیه میشود و یا به دستگاه دولت میرسد. بنابراین انواع مهرها هم شامل آرشیو ملی میشود. شاید ما حدود صد هزار مهر داریم. نامههایی که مردم به دستگاه دولت مینویسند یا هر چه نامه که در دستگاه دولت تولید میشود. صدای مظفرالدین شاه، به عنوان نخستین صدای ضبط شده در ایران هم در آرشیو ملی موجود است؟
آن را نداریم. چون توسط یک شرکت خصوصی ضبط شده است. اگر توسط شرکت دولتی ضبط میشد به دست ما میرسید.
نقد و جستاری بر تاریخنگاری تاریخ شفاهی معاصر ایران
| تاریخ ارسال: 1396/11/17 |
نخستین نشست نقد و جستاری بر تاریخنگاری تاریخ شفاهی معاصر ایران با عنوان «تاریخ شفاهی هاروارد» در مرکز اسناد و آرشیو ملی برگزار میشود.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)گروه تاریخ سیاسی با همکاری انجمن ایرانی تاریخ و پژوهشکده اسناد مرکز آرشیو ملی ایران نخستین نشست نقد و جستاری بر تاریخنگاری تاریخ شفاهی معاصر ایران با عنوان «تاریخ شفاهی هاروارد» را برگزار میکند.
پروژه تاریخ شفاهی هاروارد به همت حبیب لاجوردی و ضیاء صدقی از سال 1981 تا 1984 با 134 نفر از شخصیتهای نخبه در حوزه سیاست، اقتصاد، فرهنگ انجام گرفته است.
مهدی ابوالحسنی ترقی، سیروس سعدوندیان، حسین دهباشی و مرتضی رسولیپور در این نشست سخنرانی میکنند و فائزه توکلی نیز دبیر نشست است.
علاقهمندان برای شرکت در این مراسم میتوانند یکشنبه 29 بهمن ماه ساعت 14 تا 17 به نشانی سالن پرهام، مرکز اسناد و آرشیو ملی مراجعه کنند.
انقلاب به روایت مطبوعات تاریخی کتابخانه و موزه ملی ملک
| تاریخ ارسال: 1396/11/17 |
نمایشگاه «انقلاب به روایت مطبوعات تاریخی کتابخانه و موزه ملی ملک»، همزمان با فرارسیدن دهه فجر انقلاب اسلامی مردم ایران در نخستین موزه وقفی- خصوصی ایران گشایش یافت.
به گزارش روابط عمومی کتابخانه و موزه ملی ملک، موقوفه آستان قدس رضوی، نمایشگاه «انقلاب به روایت مطبوعات تاریخی کتابخانه و موزه ملی ملک»، تصویری نزدیک از روایت مردمی انقلاب را پیش روی مخاطبان میگذارد؛ رخدادهای سالهای 1357 تا 1359 خورشیدی، زمانهای که خونهایی بر زمین ریخت تا انقلاب پیروز شد و کوششهایی که به کار آمد تا انقلاب نوپا به بار نشیند.
این مطبوعات تاریخی، روزگاران پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران را به نمایش میگذارند؛ نمایی از شور و شعوری ملی در سراسر این سرزمین و روایتی نزدیک از یک انقلاب بزرگ بر برگهای اثرگذار مطبوعات. این نمایشگاه، روایت تومار ستمکارانی است که درهم پیچیده شد و تومار مطبوعات، حکایت آنان و مردمان پیروز را روایت کرد.
تصویرهایی از دیوارنوشتهها، پارچهنوشتهها، شعارها و سرودههای مردمی، حضور گروههای گوناگون جامعه در راهپیماییها، برخوردهای خشونتآمیز ماموران حکومت پهلوی با مردم، باورهای دینی مردم و شادی ایرانیان پس از فرار شاه، که در این مجموعه مطبوعات منتشر شده است، در نمایشگاه انقلاب به روایت نشریات به چشم میآید. از جمله آثار این نمایشگاه به مجله «امید ایران» یا تابلویی از تصویر «سالنامه کشور ایران» در سال 1358 میتوان اشاره کرد.
این سالنامه از سال 1350 تا 1359 خورشیدی در چاپخانه مقدم تهران منتشر میشده و افزون بر تقویم رسمی، مطلبهایی دیگر نیز در آن درج میشده است.
«انقلاب به روایت مطبوعات تاریخی کتابخانه و موزه ملی ملک»، در روزهای غیر تعطیل از ساعت 8:30 تا 16:15 در کتابخانه و موزه ملی ملک برپاست علاقهمندان میتوانند به ساختمان این گنجینه در محوطه تاریخی باغ ملی تهران به نشانی میدان امام خمینی، سردر باغ ملی، خیابان ملل متحد مراجعه کنند. بازدید از کتابخانه و موزه ملی ملک همچنین در دهه فجر رایگان است.
معرفی نامزدهای گروه «تاریخ و جغرافیا» جایزه کتاب سال
| تاریخ ارسال: 1396/11/17 |
نامزدهای راه یافته به سی و پنجمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در گروه«تاریخ و جغرافیا» معرفی شدند.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) به نقل از روابط عمومی موسسه خانه کتاب، در گروه «تاریخ و جغرافیا» ۱۰ اثر به عنوان نامزدهای سی و پنجمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران شناخته شدند.
گروه
مرحله اول داوری
مرحله دوم داوری
آثار مرحله دوم
تاریخ
425
8
میراث دریانوردان ایرانی در بنادر چین «بنادر گوانجو، چوانجو، خانجو»، تالیف محمدباقر وثوقی، تهران: پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری.
احساء و قطیف و پیوندهای آن با ایران تا شکلگیری عربستان سعودی، تالیف علی بحرینی، بوشهر: زمزمههای روشن.
سیستمهای استقراری و فرهنگهای باستانی دشت رامهرمز جنوب غربی ایران(نتایج کاوش در تلگسر و بررسی منطقهای رامهرمز)، تالیف عباس علیزاده، لقمان احمدزاده ، مهدی امیدفر، ترجمه ماندانا کرمی، رامین یشمی، تهران: پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری.
تاریخنگاری مصر و شام در دوره ایوبیان، تالف احمد بادکوبههزاوه، معصومه آبانگاهازگمی، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.