چکیده: (1910 مشاهده)
در آن کتاب، پیر بریان کوشیده بود افزون بر درآوردن همۀ سرنخ های نه چندان پردامنه در آثار ایرانی چون شاهنامه، داراب نامه و « دارا » از داریوش در آثار یونانی و رمی، ردپاهای اسکندرنامه را نیز پیگیری کند. یزدان صفایی تلاش کرده تا با در مرکز قراردادن داریوش سوم، یک بار دیگر چگونگی برافتادن دولت هخامنشی را مرور کند و ازاین نظر تفاوت هایی میان هدف این کتاب و کتاب داریوش در سایه اسکندر اثر پیر بریان وجود دارد که باعث می شود، خواندن این کتاب به علاقه مندان تاریخ هخامنشی، توصیه شود. از ویژگی های مثبت این کتاب می توان به چیرگی نویسنده بر منابع کلاسیک و مدرن تاریخ اشاره کرد. صفایی با کمک منبع شناسی خود و با شیوه دقیق ارجاع دهی مطابق با روال آکادمیک (برخلاف اکثریت قاطع آثار تألیفی فارسی)، اثری علمی خلق کرده که البته بیشتر به کار دانشجویان و پژوهشگران تاریخ و کمتر به کار مخاطبان ساده تر می خورد. همچنین ازنظر ویرایش ادبی، کتاب، بسیار بی عیب و پیراسته به نظر می رسد.
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1397/6/24 | پذیرش: 1397/6/24 | انتشار: 1397/6/24