چکیده: (1801 مشاهده)
این مقاله به معرفی و نقد کتاب صلحی که همهی صلحها را بر باد داد، نوشته دیوید فرامکین میپردازد. اثری ماندگار درباره تاریخ شکلگیری خاورمیانۀ مدرن. نگارنده تلاش خواهد کرد ابتدا ریشههای فکری دیوید فرامکین در تاریخ نگاری خاورمیانه را روشن سازد، سپس نگارنده در کنار ارزیابی منابع تاریخی استفادهشده دامنۀ مخاطبان احتمالی فرامکین را مشخص خواهد کرد. در گام بعدی نگارنده از رهگذر اشاره به مضامین اصلی بخش های مختلف کتاب و به طور مشخص جایگاه مرکزی شخصیت وینستون چرچیل، نشان خواهد داد که این افراد و نه فرایندهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی هستند که در این اثر به شکل گیری خاورمیانه مدرن سمت وسو می بخشند. رویکردی که با اغراق در توانایی های رهبری چرچیل، از یک سو شکستها و اشتباهات او را نادیده میانگارد و از سوی دیگر به سادگی چشم بر منافع اقتصادی و سیاسی بریتانیا در شکل بخشی به خاورمیانه پس از جنگ میبندد. سیطره چنین رویکردی بر سطور صلحی که همهی صلحها را بر باد دادهاست که نگارنده این مقاله را به این جمعبندی میرساند که دیوید فرامکین در اثر خود روایتی فردگرایانه از شکل گیری خاورمیانه مدرن بهدست میدهد و با تقلیل کلانساختارها به ارزشها و نیتهای شخصیتهای مهم سیاسی، در نهایت خوانشی از اسلام و جوامع مسلمان خاورمیانه ارائه میدهد که ذاتگرایانه و فراتاریخی است. او این اصل اساسی جامعه شناسی تاریخی را از یاد میبرد که تغییرات اجتماعی و فرهنگی در تمام جوامع مواجه با مدرنیته، دیر یا زود، به وقوع میپیوندد و با توجه به سنت تاریخی هر جامعۀ مشخص، این فرایند گام به گام، صورت بندی ویژه خود را پیدا خواهدکرد.
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1397/3/27 | پذیرش: 1397/3/27 | انتشار: 1397/3/27