یکی از بسترهای تقریباً فراموش شدۀ پژوهشی در حوزۀ ادیان و فرهنگ ها به تأثیر و تأثر عرفان اسلامی و آیین بودا مربوط می شود؛ حوزه ای که با وجود اهمیت و جذابیت، آثار تحقیقی کمی درخصوص آن نگاشته شده است. کتاب صوفیان و بوداییان (سیری در تصوف اسلامی و رهبانیت بودایی)، نوشتۀ محمدرضا عدلی، در نگاه نخست کوششی برای یافتن تأثیرها و تأثرهای این دو مقولۀ فرهنگی است. کوششی ستودنی، اما قابل نقد و بررسی. در این مقاله با توجه به نکات ارزشمندِ اثر محمدرضا عدلی و با نگاهی نقادانه، به ساختار ظاهری و محتوای این اثر پرداخته شده است. در این کتاب ضعف در انتخاب عنوانی گویا و طرح سؤال اصلی، به کارنگرفتن روشی نظام مند، عدم توجه به آیین مَهایانه، رعایت نکردن سیر زمانی رویدادها، تحلیل های نارسا و نادرست، رونویسی از نظریات شرق شناسان، پرگویی و تکرار مطالب از جمله نمونه هایی است که جای درنگ و تعمق دارد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |